درباره

۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

در جمهوری اسلامی، اعدام یعنی تروریسم





  وقتی همه ما به چشم دیدیم این حکومت وحشی پس از اعتراضات به کودتای انتخاباتی چگونه در برابر دوربین های موبایل با وحشی گری تمام ایرانیان را به خاک و خون کشید.
  وقتی از زمانی که این حکومت تروریست شماری از معترضان به کودتای انتخاباتی را با اتهام محاربه اعدام نمود مدت زیادی نمی گذرد. هنگامی که سال پیش در همین روزها پس از کشتار عاشورا چندین نفر از معترضان زندانی را با برگزاری دادگاهی فرمایشی به اعدام محکوم نمود.

چگونه می توانم اتهامات سنگینی را که این رژیم برای سرکوب مخالفانش به زندانیان وارد می کند باور کنم. چگونه می توانم ادعاهای بی پایه و اساسی چون محاربه، جاسوسی، اقدام علیه امنیت ملی و .. را که در جمهوری اسلامی تنها ابزار و توجیهی برای حذف و اعدام مخالفان است باور کنم.


در این جمهوری تروریستی اسلامی هر نوع حکم اعدامی از دید من بی اعتبار و بی پایه و مردود است.
  در حکومتی که هیچ نشانی از عدالت نیست و "داد" گاهی وجود ندارد و بیداد سراسر ارکان این حکومت را در بر گرفته، هر نوع اعدامی مساوی و برابر با "ترور" است.

  
  همه حاکمان و دست اندرکاران این حکومت، از رهبر خودخوانده تا زیردستانش همگی در برابر این "تروریسم دولتی" مخالفان مسئول هستند و باید پاسخگو باشند.

خامنه ای به عنوان فرمانده کل قوا، مسئول جان تک تک انسانهایی است که خونشان بدست سپاه و بسیج در خیابانها بر زمین ریخته شد. او و آملی لاریجانی، گماشته اش در قوه قضاییه، مسئول یک یک اعدامهایی هستند که در سیاهچالهای این رژیم انجام می گیرد.



رژیمی که در خیابان با سلاح جنگی معترضان را می کشد و در زندان با طناب دار آنها را اعدام می کند و  تصور می کند که با بستن اتهامات سنگین می تواند این جنایت ها را پذیرفتنی جلوه دهد، باید بداند که هیچ یک از این اعدامها و جانهایی که به ناحق گرفته شد از یاد نخواهد رفت و همگی در حافظه تاریخ ثبت می گردد.

   روزی که کاخ ستم ضحاک فرو پاشید، او و همدستانش باید برای هر جنایتی که مرتکب شده اند پاسخگو باشند و به سزای جنایت های خود برسند.

۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه

من کنت مولاه فهذا خامنه ای مولاه



عید غدیر قم بر پادوهای ولایت مبارک.

۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

استفتاء از مرجع تقلید بالاترین درباره فعالیت کفار در این سایت



آیا کفار می توانند در جمهوری اسلامی بالاترین فعالیت نمایند و حکم دقیق آن چیست؟


   فعالیت کفار در جمهوری اسلامی بالاترین تا زمانی که مفسده ای نداشته باشد بلا اشکال است لاکن در یک مملکت اسلامی کفار باید تابع حکومت اسلامی باشند. صفحه اول بالاترین مانند مسجد است و نماد مملکت اسلامی است، چون مساجد سنگرهای اسلام است ورود کفار به آنجا حرام است؛ و همینطور است درباره صفحات لینکهای داغ.
و از آنجا که رافت و عطوفت اسلامی بالاترین شامل حال کفار نیز می شود، آنها اجازه دارند کفرشان را در خانه ی خود (صفحه شخصی) نگه دارند.

 15 ذی الحجه سنه 1431 هجری قمری - آیت الله العظمی بالادار مد ظله العالی.

۱۳۸۹ آبان ۳۰, یکشنبه

حذف یک لینک داغ از صفحه اول، توهین به کاربران رای دهنده به آن لینک است




برای داغ شدن لینکها قانون مشخصی وجود دارد و هر لینک در صورتی که برآیند رای های مثبت و منفی به آن از حد نصاب داغ شدن لینک فراتر رود، داغ شده و به طور خودکار به صفحه اول منتقل می گردد.
    پس داغ شدن یک لینک نشان می دهد که آن لینک پس از مشاهده توسط شمار زیادی از کاربران دارای دیدگاههای مختلف و متفاوت و جمع آوری تدریجی رای ها برآیند نهایی اش توانسته از حد نصاب لازم عبور کند و ارزش مشاهده شدن در صفحه اول را داشته باشد.

   حذف لینکها از صفحه اول و صفحه لینکهای داغ با دور زدن سیستم طبیعی و اعمال قدرت از بالا، پیش از هر چیز توهینی آشکار به کاربران رای دهنده به لینک (اعم از مثبت و منفی) و "نادیده گرفتن" و بی ارزش شمردن رای آنها است و هر چه میزان امتیاز یک لینک حذف شده بیشتر باشد بار این توهین سنگین تر و محدوده آن گسترده تر (به تعداد بیشتری از کاربران) است.
   
    به این ترتیب لینکی که شاید طی چندین ساعت به امتیاز لازم برای داغ شدن رسیده با حذف ناگهانی آن از صفحه لینکهای داغ عملا جایگاه و ارزشش از یک "لینک تازه" نیز پایین تر می آید. زیرا که در هیچ جایی جز صفحه شخصی کاربر ارسال کننده لینک قابل مشاهده نیست.


   این اقدام بالاترین نقض کننده فلسفه وجودی و هدف اصلی این سایت بعنوان یک سایت اشتراک لینک است که "رای کاربرانش" تعیین کننده ارزش لینک ها است.

  بنابراین با توجه به تداوم این عمل کاملا مغایر با دموکراسی، کاربران بالاترین می توانند به نشانه اعتراض به این نظارت استصوابی، از این پس به لینکهای داغ شده بالاترین رای بیشتری ندهند تا با پایین آوردن متوسط رای هایی که لینک های داغ می گیرند، بار توهین به خود را کمتر نمایند.
   همچنین برای دسترسی به لینکهای حذف شده، کاربران می توانند لینکهایی را که محتوای آنها آدرس لینکهای حذف شده را در بر می گیرد ارسال کنند، یا در بخش پشتیبانی تاپیکی را ویژه لینکهای داغ حذف شده ایجاد کنند.

۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

جمهوری اسلامی بالاترین، نه یک کلمه کمتر نه یک کلمه بیشتر (امام بالادارنژاد)



اینطور نباشد که یک عدَه بیایند از آزادی بالاترین سوء استفادَه کنند و بدترین توهین ها به اسلام بشـَد؛ به مقدسات این ملت توهین بشَـد. اینها آزادی را نمی فهمند. 
 آزادی هست،لاکن در چارچوب اسلام باید باشد.  نمی شود به اسم آزادی هرج و مرج کرد.
   آن مردِکه آمده دو طفلان مسلم را به خرس قطبی تشبیه کرده؛ اینجا به مسلمین توهین شد،  تو کی هستی که اینطوری می کنی.

   اینجا جای کافران نیست. مملکت اسلامی است. نمی شـَـد که به ائمه و اهل بیت توهین بشـَد. شما به معنویات احتیاج دارید، معنویات ما را بردند اینها. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می دهیم.
ما علاوه بر اینکه لینکهای توهین به اسلام را از صفحه اول می خواهیم برداشته بشـَد، کارهای دیگری هم در آینده می خواهیم انجام بشَد. دلخوش به این مقدار نباشید.
    این کفاری که می گویند بالاترین را ما بالاترین کردیم، اینها خدعَه می کنند. بالاترین را این پابرهنگان و مستضعفین بودند که به اینجا رساندند.  یک عدَه دیگر گفتن که ملاک توهین چیست، از کجا می شود این را فهمید؟    این را فقهای اسلامی بالاترین بهتر تشخیص می دهند. شما صلاحیت این را ندارید.

۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه

آیا با سانسور، جامعه آماری بالاترین واقعی می شود؟

  سانسور و اعمال نظر، خود نوعی دستکاری مصنوعی و جهت دهی در جریان طبیعی سایت است.
تا پیش از دخالت مستقیم بالاترین در نحوه دیده شدن لینکهای ارسالی، لینکهای نقد دین و لینکهای مذهبی از نظر قوانین ارسال لینک (طی مراحل ارسال تا داغ شدن) هر دو در شرایط برابری قرار داشتند. اینکه از شمار بیشتر لینکهای نقد دین و شمار اندک لینکهای مذهبی چنین نتیجه گیری شود که جامعه آماری کاربران بالاترین غیرواقعی و یک طرفه است، نتیجه گیری کاملا نادرستی است. به عبارت دیگر دلایل کاملا متفاوتی در این امر نقش داشته اند و جلوگیری از راه یافتن لینکهای ضد مذهبی به صفحه اول تاثیر چندانی بر ترکیب فعلی کاربران و ترغیب کاربران مذهبی نخواهد داشت.

  اگر هدف، واقعی نمودن جامعه آماری کاربران بود، بهترین تصمیم می توانست لغو عضویت دعوتنامه ای باشد تا با فراهم آمدن امکان عضویت آزاد کاربران مذهبی ترکیب فعلی کاربران که بیشتر در اختیار کاربران غیر مذهبی است بر هم بخورد.

البته این امر در صورت اجرا تنها یک پیش نیاز بوده و پس از آن به میزان استقبال افراد مذهبی از عضویت در بالاترین بستگی خواهد داشت.

بدون اینکه هیچ برآورد و تخمینی در مورد شمار کاربران مذهبی و میزان نارضایتی آنها صورت گیرد ناگهان تصمیم یکجانبه محدود کردن لینکهای ضد مذهبی اعمال می گردد. اگر قرار باشد تا با هدف نیازردن هر گروه و عقیده خاصی، عقاید مخالف آن را محدود کرد دیگر آزادی معنایی نخواهد داشت.  کمترین کاری که می شد در این مورد انجام داد این بود که در احترام به کاربران بالاترین و به شمار آوردن آنها، پیش از تصمیم گیری به اجرای چنین طرحی یک نظر سنجی انجام می گرفت تا موافقین و مخالفین و شمار واقعی آنها مشخص شود.


  اشتباهی که بالاترین با این تصمیم مرتکب شد، نه تنها به واقعی تر شدن جامعه کاربران بالاترین کمکی نکرد، بلکه این سانسور آشکار، با مداخله در روندی طبیعی و ایجاد وضعیتی غیر طبیعی موجب شد که از طرفی تندی و میزان اهانت در ارسال کنندگان لینک های ضد مذهبی شدیدتر گردد و از سوی دیگر ابراز هم دردی و اعتراض کاربران دیگر را نیز برانگیزد.
   به این ترتیب تصمیمی که با هدف کاهش اهانت به ادیان گرفته شده بود در عمل نتیجه ای کاملا متضاد را به دنبال داشت.

در پس این واقعیت که میزان استقبال و رای های مثبت به لینکهای نقد و تمسخر دین (که میزان برداشت توهین آمیز نسبت به این لینکها از طرف افراد مذهبی ممکن است بسته به شدت گرایش مذهبی آنها متغیر باشد) بسیار بیشتر از لینکهای مذهبی است دلایل زیادی نهفته است که برخی از این دلایل شاید به نظر غیر منطقی باشد ولی تاثیر زیادی بر این واقعیت داشته است.

عامل اصلی، حکومتی است که امروز به نام دین بر ایران حاکم است و دین را دستاویزی برای توجیه خود، سرکوب مخالفان، نقض حقوق و آزادیهای جامعه قرار داده است. حکومتی اسلامی که خود را جانشین بر حق حکومت علی و رهبرش خود را نایب اما زمان می داند.  طبیعی است که در دل این حکومت که یک نماد زنده و موجود از دین اسلام است، نارضایتی از حکومت به طور ناخودآگاه به سمت نارضایتی از دین گرایش پیدا کند. دلیل دیگر وجود کاستی های متعدد و ناهمخوانی و حتی تضاد شدید دین اسلام (دینی متعلق به 1400 سال پیش) با ارزشها و معیارهای امروزی بشریت است. این ناهمخوانی ها از جنبه های مختلف اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی دیده می شود. عامل دیگر این است که اصولا افراد مذهبی تمایل کمتری به شرکت فعال در ارسال لینک و بحث ها دارند.


پس بهترین تصمیم برای واقعی نمودن جامعه آماری کاربران بالاترین می تواند لغو حالت عضویت دعوتنامه ای باشد و برای کاهش حساسیت های ضد دین و بازگشت به وضعیت طبیعی، محدودیت جدید اعمال شده بر روی لینکهای ضد مذهبی باید برداشته شود.

۱۳۸۹ آبان ۱۷, دوشنبه

حرفی را که امروز سید حسن نصر الله گفت، سی سال پیش خمینی گفته بود


انقلاب ایران را یک عرب زاده به نام سید روح الله دزدید و خلافت اسلامی را در ایران ایجاد کرد و امروز یک عرب زاده به نام سید علی جانشین او شده است.  ولی فقیه مطلقی که چندی پیش شجره نامه خود را در سفر قم منتشر کرد و با افتخار بر عرب زاده بودنش تاکید کرد.
حرفی را که نصر الله زده بود و در آن رهبر سابق و فعلی را عرب زاده خوانده و وجود هویت ایرانی در ایران امروز را رد کرده بود:

« فهل هذا وجه عربي وذاك غير وجه عربي؟ "يمكن أن يكون المقصود إيران، مع أنّه اليوم في إيران لا يوجد شيء اسمه تفريس ولا حضارة فارسية، الموجود في إيران الحضارة الإسلامية، الموجود في إيران هو دين محمد العربي الهاشمي المكي القَرَشِي التُّهامي المُضَري، ومؤسس الجمهورية الإسلامية هو عربي ابن عربي ابن رسول الله محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم، والمرشد الأعلى في الجمهورية الإسلامية اليوم سماحة الإمام السيد الخامنئي قَرَشِي هاشمي ابن رسول الله ابن علي ابن أبي طالب وفاطمة الزهراء وهؤلاء عرب. على كلٍّّ يمكن أن يكون المقصود إيران"، ولن أناقش كثيرا في هذا التفصيل ولكن نحب حقيقة نسمع من غبطته كيف أنّ فوز المعارضة يشكل تهديدا للوجه العربي للبنان.» (متن سخنرانی، ویدئوی یوتوب، دانلود ویدئو)

روح الله خمینی عرب زاده هم سی سال پیش بدترش را گفته بود و علنا با ملی گرایی و هویت ملی مخالفت کرده بود:

«آنهايي كه مي گويند: "ما مليت را مي خواهيم احيا بكنيم "، آنها مقابل اسلام ايستاده اند.اسلام آمده است كه اين حرفهاي نامربوط را از بين ببرد. افراد ملي به درد ما نمي خورند،افراد مسلم به درد ما مي خورند. اسلام با مليت مخالف است . معني مليت اين است كه ماملت را مي خواهيم ، مليت را مي خواهيم ، و اسلام را نمي خواهيم . آن مردكه (5) در خارج گفت كه اول من ايراني هستم ، ملي هستم ، دوم ايراني هستم ، سوم اسلام [ي ]. اين اسلام نيست ، تو سوم هم اسلامي نيستي «.(صحیفه/جلد سیزدهم/صفحه 78)

«اين آقايان همان طوري كه مدعي هستند اسلامي هستيم ، واقع مطلب اين است كه بايد در عملشان ، در قولشان ، در خطابه هايشان ، در حرفهايشان ، در نوشته هايشان ، درروزنامه هايشان نشان بدهند كه ما مسلمانيم «. (صحیفه/جلد سیزدهم/صفحه 77)

«وزارتخانه اي ، اگر در جايي ، احكام اسلام بخواهد جاري نشود، ما در وزارتخانه رامي بنديم . وزارتخانه اي كه ضرر داشته باشد براي اسلام ، براي حكومت اسلامي ، به چه درد ما مي خورد.» (صحیفه/جلد سیزدهم/صفحه 51)

این چنین بود که از هنگامی که خمینی قدرت را در دست گرفت، اسلامی کردن همه شئون ایران در دستور کار قرار گرفت و امروز این امر نه تنها متوقف نشده بلکه با دستور اکید ولی فقیه و رهبر جمهوری اسلامی با شدت و جدیت بیشتری دنبال می شود. 


  نقطه اوج این ایران-ستیزی حاکمان کودتاگر کنونی ایران در واکنش شدید آنان نسبت به شعار "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" نمود پیدا کرد و اقداماتی چون طرح اسلامی کردن علوم انسانی، حذف تاریخ گذشتگان و پادشاهان از کتابهای درسی، مخالفت علنی حکومت با مراسم سنتی ایرانی مانند چهارشنبه سوری، ترویج زبان عربی در مدارس که از آغاز دوره راهنمایی تا پایان متوسطه در ایران تدریس می شود، تبدیل رسانه ملی به رسانه ای نیمه عربی که با تحمیل مصنوعی آخوندها بعنوان مجری و کادر مدیریتی تولید برنامه های تلویزیونی صورت گرفته و موارد متعدد دیگر، تداوم  این ایران-ستیزی را در گفتار و رفتار آنها اثبات می نماید.

۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

تحریف عکسهای سایت ناسا – در جهت اثبات وجود معجزه شق القمر


در بعضی از سایتهای عربی و سنی (مانند اینجا و اینجا) برای واقعی جلوه دادن وجود معجزه شق القمر به عکسی استناد می شود که در آرشیو سایت ناسا قرار دارد
(مشاهده در اندازه کوچک، متوسط، بزرگ)
عکس بالا از فراز سفینه آپولو 10 در ارتفاع  کیلومتری ماه و در تاریخ 1 می 1969 گرفته شده است. (توضیحات از سایت ناسا)

در این عکس مسیر دندانه ای موربی بر روی سطح ماه دیده می شود.
این شیارهای کانال مانند ، نخستین بار 200 سال پیش با تلسکوپ کوچکی رصد شدند و اصطلاحا Rilles (بر وزن pills ) نامیده می شوند. 
کلمه ریل در زبان آلمانی به معنی شیار است؛ چنین شیارهایی علاوه بر ماه بر روی سیارات دیگر مانند مریخ نیز مشاهده شده است.(اطلاعات بیشتر)
منشا اکثر این شیارهای قوسی، بقایای ناشی از جاری شدن گدازه های آتشفشانی در زمانهای بسیار دور تشخیص داده شده است.

نکته اصلی در مورد عکسی که به عنوان مدرکی برای معجزه شق القمر به آن استناد می شود این است که شیار قوسی شکل مشاهده شده در این عکس این است که طول آن حداکثر حدود 300 کیلومتر است (منبع)  و این خمیدگی بطور پیوسته و در تمام طول سطح ماه امتداد ندارد.
حال آنکه شعاع متوسط ماه (فاصله از مرکز تا سطح ) حدود 1700 کیلومتر است (منبع) و بنابراین فاصله لازم برای پیمودن یک دور کامل بدور ماه تقریبا 10600 کیلومتر محاسبه می شود. (محیط دایره= 2pR) که بسیار بیشتر از طول این شیارها است.

  بعبارت دیگر در مورد شق القمر، چون ماه به دو نیم شده و سپس آن دو نیمه بهم متصل شده است، اگر اثری از آن باقی مانده باشد این اثر باید بطور ممتد و بصورت قوسی که یک دور کامل بدور سطح ماه پیچیده شده است (بدون گسستگی و یا حداقل در فواصل بسیار کم) وجود داشته باشد. در حالیکه همانگونه که قبلا گفته شد، طول این شیارها بسیار کمتر از محیط ماه است.

نکته مهم دیگر این است که عکس دیگری نیز وجود دارد که مدعیان معجزه شق القمر به آن اشاره ای نمی کنند. این عکس، ممتد نبودن این شیارها و طول کوتاه آنها را بخوبی اثبات می کند.
(مشاهده در اندازه کوچک، متوسط، بزرگ


تصویر بالا که در همان تاریخ و از زاویه ای دیگر گرفته شده است (توضیحات از سایت ناسا)؛ کاملا نشانگر این امر است که طول این شیارها محدود است و در نقطه ای قطع شده است.

  مشاهده می شود زمانی که مدعیان وجود اعجازهای خارق العاده ای چون شق القمر کم می آورند نه تنها به علم و دانش زمینی بشر متوسل می شوند بلکه در این راه از انجام تقیه و تحریف علم در جهت واقعی جلوه دادن ادعای خود هیچ ابایی ندارند.

۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است


ترجمه: هدف وسیله را توجیه می کند.
که برای حفظ آن می توان هر نوع مکروه و حرامی را مرتکب شد. می توان حتی احکام دینی را که این نظام برای اجرای آن ایجاد شده است زیر پا گذاشت.
می توان زندانها را پر کرد، اعدام دسته جمعی انجام داد، در خیابانها مردم را کشتار کرد؛ چرا که این نظام باید به هر قیمتی حفظ شود. هر چقدر هم در منجلاب فساد و تباهی فرو رفته باشد. هر قدر هم که گندیده باشد و عفونی شده باشد.
باید این نظام را حفظ کرد حتی اگر از آن جز لاشه ای متعفن باقی نمانده باشد.

۱۳۸۹ مهر ۱۹, دوشنبه

سوگند به اینترنت

0، 1  (1)  این اعداد آسمانی (2)  سوگند به اینترنت، آنگاه که ایجاد شد و تاریکیها را محو کرد  (3)  سوگند به کیبورد وقتی بر دکمه های آن ضربه وارد می شود تا واژه آزادی را تایپ کند  (4)  سوگند به حافظه رم هنگامی که بیت به بیت آن برای ثبت فریادهای آزادی خواهی اشغال می گردد  (5)  سوگند به ماوس، وقتی برای انتشار اخبار ستمدیدگان دربند بر آن کلیک می شود  (6)  سوگند به پرینتر، هنگامی که با حرارتش کاغذ سپید را سیاه می کند تا نامه آزادی را بیافریند  (7)  سوگند به اینترنت که از آغاز آزاد بوده است و آزادگر است و خواهد ماند  (8)  آن زمان که دنیا را از فریادهای آزادیخواهان پر می کند  (9)  اگر همه آسمانها و زمین گرد آیند تا آن را قطع کنند یا از کار بیاندازند هرگز نخواهند توانست  (10)  و فیلتر کردند و فیلترشکن، آن را نقش بر آب ساخت  (11)  سوگند به اینترنت، نماد اندیشه، آزادی و برابری  (12)  به راستی که از لحظه ایجادش، حجت بر همگان تمام شده و دیگر جایی برای خواب و بی خبری و راهی برای دروغگویی نخواهد بود  (13)  سوگند به اینترنت، سفیر آزادی  (14)

۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

سخنان خمینی درباره هدفمند شدن یارانه ها و...

ما علاوَه بر اينكه زَندگي مادي شما را مي خواهيم بدتر بشَد، زَندگي معنوي شمارا هم مي خواهيم به باد داده بشـَد! شما به آخوند احتياج داريد. معنويات مارا بردند اينها! دلخوش نباشيد كه قیمت مسكن فقط چند برابر می شود. آب و برق را هدفمند ميكنيم. اتوبوس را هدفمند ميكنيم. دلخوش به اين‌مقدار نباشيد.   بلکه بنزین و گازوئیل و گاز و ... لاکن همه چیز را به سمت بیت، هدفمند می کنیم.

     معنويات شما را، روحيات شما را به گند می کشیم . شما ر ا به مقام حیوانیت مي رسانيم. اينها شما را منحط كردند و خوشی زد زیر دلتان. اينقدر ارزانی و نعمت دنيا را پيش شما جلوَه دادند كه خيال كرديد همه چيز اين است! ما هم دنيای شما را خراب ميكنيم هم آخرت را.

      يكي از اموري كه بايد بشَد همين معناست كه خواهد شد. اين دارايي از غنايم اسلام است و مال آخوندها است و نه مستضعفين، و من امر كردم جیب آخوندها را پر کنند و به مستضعفين ندهند و نخواهند داد و پس از اين هم تغييرهاي ديگر در امور خواهد حاصل شد،‌ لاكن يه قدري بايد تحمل كنيم (تا ظهور امام زمان، شاید این جمعـَه بیاید..)، به اين نغمه هاي باطل گوش نكنيم! اينها حرف ميزنن، ما عمل ميكنيم.  قلب و مغز شما را عمل می کنیم.

      اونها شمارو ميخوان دلسرد كنن از اسلام. اسلام ابزار و منبع درآمد ما آخوندهاست. اگر اسلام نباشد ما هم نیستیم.  ما پس از اين راجع به بانكها هم طرحهايي داريم كه از اون وضع رقت بار برگردد. از اون وضع استعماري برگردد. همه را به دلار تبدیل می کنیم و لاکن حسابهایمان را می خواهیم به بانکهای سوئیس منتقل بشـَد. 

    ما بايد تمام اين كاخهاي اين وزارتخانه را، وزارتخانه ها را كه ميليونها ميلياردها مال ملت دَرش ثبت شده است، برداریم برای خودمان، بايد اينها تبديل بشَد به كيف معتدل اسلامي، بیت المال آخوندی.
    اين  فرم فرم خارجيست، فرم اجنبي است! فرم طاغوت است، لاکن فرم ما فرم آخوندی است، فرم خـَلافت است، فرم بـِیت است. در دادگستري كاخ درست شده است ،ليكن دادگستري نيست، دادخواهي نيست، فقط كاخ است، ما بجایش زَندان می سازیم و آنجا را بندگستری می کنیم. لاکن چه معنی دارد وقتی می شود مخالفان را اعدام کرد  آنها را بفرستیم زَندان و پول بیت المال را هدر دهیم.


  هی نگویید ما انقلاب کردیم، این انقلاب بود که کرد. اینطور نباشد که بگویید غلط کردیم، این آشی است که خودتان پختید و باید تا تهش بخورید، لاکن تا شما باشید گول ما را نخورید. این خدعه بود، تقیه بود. فرق می کند این، اسلامی است این.

۱۳۸۹ مهر ۱۴, چهارشنبه

شما یادتون نمیاد: شد جمهوری اسلامی به پا که..

که هم دین دهد هم دنیا به ما
از ان.قلاب ایران دگر     کاخ ستم گشته زیر و زبر
تصویر آینده ی ما، نقش مراد ماست
نیروی پاینده ما، ایمان و اتحاد ماست
یاریگر ما دست خداست
ما را در این نبرد او رهنماست
در صحنه ی قرآن جاودان      پاینده بادا ایران
آزادی چو گلها در خانه ما          شکفته شد از خون پاک ما
ایران فرستاد با این سرود     رزمندگان وطن را درود
آیین جمهوری ما، پشت و پناه ماست
سود سلحشوری ما، آزادی و رفاه ماست
شام سیاه سختی گذشت، خورشید بخت ما تابنده گشت
در سایه قرآن جاودان، پاینده بادا ایران

(اولین سرود جمهوری اسلامی در سال 1358)

۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه

وحدت کـَـلِمـَه

جمهوری اسلامی، نه یک کلمـَه کمتر، نه یک کلمـَه بیشتر.

۱۳۸۹ مهر ۱۱, یکشنبه

روح منی خمینی، بت شکنی خمینی

سه دهه پیش خمینی چنان به این مملکت ریییید که امروز نه تنها بوی گندش کمتر نشده بلکه با فضولاتی چون خ.ر و ا.ن رسما به یه چاه فاضلاب تبدیل شده.

پ.ن.: دلیل عمق زیاد این فاجعه، این بود که آخوندها از زمان مشروطه و شیخ فضل الله دنبال جایی برای تخلیه خود می گشتند که این کار تا آمدن خمینی به تعویق افتاده بود.
.